ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
از خانه بیرون زده ام.
با چمدانی از وسایلم
من هنوز در راهروهای پیچ در پیچ دنبال کلاس می گردم.
بالاخره بچه ها را پیدا می کنم.
everybody please listen
طوفان شدیدی در می گیرد
چیزی شبیه کاترینا؛
البته بدون آب
ابرهای سیاه و آسمان رنگ خون
be brave . nothing happen. come here my little girls.
دخترک در آغوشم در حال جان دادن است؛
دستانم می لرزد
انگار جسمش کوچک و کوچکتر می شود
متهم می شوم به قتل
و آنها نمی فهمند که حادثه ای وحشتناک رخ داده است...
لباسهایم که حالا پارچه های پاره اند را جمع می کنم.
از در چوبی ؛
انرژی عجیبی هلم می دهم.
و از خواب می پرم.
سلام وبلاگ قشنگی داری به من هم سر بزن
خواب سردی بود
خوابهایت پر از ستاره و پولک و باران باد!!
چرا من دایم کابوس می بینم؟
میگم این خوابها یک کم خوب نیستند ها! سعی کن خوابهای بهتر ببینی .چیزی مثل همون D:
wow
!!!!!!!
سلام با تبادل لینک موافقین.
منتظر نظرتون هستم.
www.mashgh-eshgh.blogfa.com