بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

عینک دودی

امروز پوست سرم را کندند ؛ لعنت به تو جاسبی.به دانشگاه آزاد . دانشکده علوم تهران مرکز .چه خوب که تو نبودی اشک های احمقانه ام را ببینی .عینک زدم و تا سر فلسطین بغض کردم و گریه کردم . بالاخره تمام شد . این فوق دیپلم لعنتی جایزه این اشکها شد .

نظرات 7 + ارسال نظر
دوست یکشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 21:47

مبارکه

Lotus یکشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 23:12

حالا خوب است تمام شد جانم...
یا نمی دونم...
یا...
حالا باید به فکر بعدش باشی...مواظب باش بی برنامه نمونی دخترک

هاله دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 00:47 http://araamesh.blogspot.com

اما در عوض می بالی به خودت و ارزش تلاشت رو لمس می کنی. این طور نیست؟

مانا چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 21:21 http://sabztoii.persianblog.ir

ای بابا! فوق دیپلم چی؟ دعوتت کردم به یه بازی وبلاگی زود باش اشکاتو پاک کن بنویس

مورچه شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 17:46 http://www.adamnafrosh.persianblog.ir

سلام اولا مرسی که لینک ما رو برداشتی. دوم : اون طرفا هم بیا . فدات.

Alireza شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 21:38 http://www.an-indomitable.blogspot.com

negash kon halahaa, be jaye shirini dadanet hey ghor bezaan,bashe? einako bardaar dige

م.س.ت یکشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 05:06

چقدر ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد