ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
برایم فال می گیری ، دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ، وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند ، دور بودم ، دور بودیم ، همه اش دلم می خواست می توانستم برای تو هم توی پاکت انار می فرستادم ، موبایلت را گرفتم ، سه تا بوق زد و بعدش یک خانومی به آلمانی یک چیزهایی گفت که من نفهمیدم فقط غصه ام شد که نتوانستم با تو حرف بزنم ، می شد وسط انقلاب که ایستاده بودم یک پیک موتوری خبر می کردم که برای تو ، برای شب یلدات انار بفرستم ، با تو یلدا را قسمت می کردم ، دلم برایت تنگ شده مرغ مینای من ، کجا رفتی ، چرا یکهو این همه دلتنگت شدم ، اولین شب زمستان هم گذشت ، ماه کامل توی آسمان بود و برف نبارید ، این دومین زمستانی است که تو نیستی ،
عزیزم من هم دیشب شب یلدا داشتم. به قول اون خانمی که توی تاکسی کنارت بود از اون شب یلداهایی که پر از رقصه. با یه سری دانشجو اینجا دور هم جمع شدیم. بچه های خوب و نازنینی هستند. انار هم خوردم. اصلا می دانی؟ قسمت انار ماجرا با من بود. قرار بود هر کس چیزی بخرد و من مسئول انار بودم.
دیدی مریم انار داشت؟ :)
جای تو خالی بود در یلدای من عزیز دور...
بغل با یه ماچ آبببدار !
آلمان....از آلمان بیزارم...او دارد می رود به انجا...لعنت به هر چه آلمان