ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
دیگر خواب نخواهم دید:
که زمستان است؛
برف سنگینی باریده؛
می دوم در میان جاپاها.
یا آدم برفی ساخته ام.
و می خندم.
دیگر خواب نخواهم دید.
که تو در کنارمی؛
دوستم داری!!؟
یا با هم حرف می زنیم؛
حتی اگر دوستم نداری.
دیگر خواب نخواهم دید:
که دستانم عشق می ورزند.
به رنگها ؛ اشیا و سایه ها
یا نقاشی می کنند؛
بدون رنگ ؛ بدون امضا.
تمام خوابهایم؛
واقعیت دارند؛
اگر خودم از خواب بیدار شوم
یا ...
پ ن ۱: هنوز نازی نرفته اما دلم برایش تنگ شده .
پ ن ۲:سردرگمم.
پ ن ۳:مریم خانوم گوشی رو بردار.
{چشمک}
هوووم!
دوست دارم اینجا رو، مخصوصا وقتی بوی امید میده :)
:*
به خوابه زمستونی نری؟
به خوابه زمستونی نری؟
۱- به خواب زمستونی نری ۲- چشم ۳- عروسی بودم، نشنیدم
اگه قدرتی باشه دوست دارم زنگ بزنمو صدای موفقیتت رو بشنوم.اما خودم اینقدر داغونم که فعلا تبریک رو به همینجا اکتفا میکنم.ایشالا که بهترینها همرات باشه
حتی وقتی تو بدترین وضع هم مینویسی از خوندن نوشته هات آروم میشم :)
نازی خانوم کجا میخواد بره ؟؟ خوش بحالش ... دلم یه ....
خواب که بهترازبیداریه..