ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
گاهی آن چنان در بین زمان گیر می کنی که نمی دانی از کدام زمانی ."بازی بین زمانها "ی خوبی دارد ، پستچی سه بار در نمی زند ،
شاید زندگی همین کابوسهای روزانه باشد که در آن گیر کرده ای .همین خوابها ی شبانه و حرفهایی که انگار هزار سال پیش گفته شده و تو همه را قبلا ً شنیده ای .
زندگی شاید تماسهای ناموفق من روی تلفن تو باشد .
متاسفم که نتونستم ببینمش
نیم ساعت پیش یه آقای جوون تلفنی بهم گفت که دوره شاعر مسلک ها سر آمده
گریه می کرد.... صداش هنوز تو گوشمه
فکر کنم حالش داشت از خودش بهم می خورد....