و در راه خانه همیشه در مکاشفه ام ، مکان های جدید و مسیرهای تازه ... دیروز کافه ای پیدا کردم در خیابان سنایی که ساختمانی قدیمی است و روی پنجره اش نوشته :
کافه آپارات ، صندلی های لهستانی اش از خیابان پیداست و حتی مشتری هایش . در ورودی اش از کوچه سوم است . شاید یک روز رفتم .
و با حسرت از کنار بنفشه های مغازه زرد رنگ بتهوون رد می شوم ...