ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امشب ، این بار من هم دارم می میرم از خستگی اما خوب بود . با دوست بودن و به خاطر رفیق کاری انجام دادن لذت بخش می شود و انگار چیزی داری که برایش زندگی کنی . همسر هم دوست و رفیق می شود اما اگر بخواهی ازش ناله کنی باید به دوست بگویی و بخندی و باز هم انگار روزهای قدیم تکرار شوند و از لحظات استفاده کنی و کنارش باشی . و بعد برگردی باز هم به کنج همیشگیت و از خستگی بمیری اما دلت می خواهد از امروز بنویسی .
بیست و هشتم و سی ام دو روز دو طرف روز تولد من