بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

تمام مدت به تو فکر می کنم. و بعد شاگرد کوچکم می خواهد برقصد و من بر سرش شاباش بریزم. 

بخشی از کلاسم است. او می رقصد با آهنگ شهرام شب پره و من روزنامه های پاره را روی سرش شاباش می ریزم و او می خندد. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد