ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ماه
فقط ماه امشب که من را به تو میرساند.
لبهایم
آغوشم و
گرمای تنت را.
همهچیز را به ماه میسپرم.
و عشقت را در دلم روشنم میکند.
امروز هم خستهشدم. ظرف شستم، خستهشدم. غذا پختم و خستهشدم. و رانندگی کردم و خستهشدم. وسط خستگیهایم، تو بودی؛ بوسههای راه دورت به پشت گردنم بود؛ صدای گرمت و دلتنگیهایت؛ و من خسته بعد از یک هفته ندیدنت، نداشتنت و نبوئیدنت، وسط داغی خیابان و بین ماشینها، تنم آه میکشید. آهی جانگداز. چرا هر وقت میخواهمت نیستی؟!
و این ناعادلانهترین جریان و اتفاق هستی است.
آخ بهار تمام شد عزیزم؛
نشد زیر درختان پرشکوفه ببوسمت اما به جایش وقتی میوه کردهبودند، وقتی آسمان از ابرهای پراکنده باردار بارانهای بهاری بود، وقتی پرندههای نایاب آوازهای شادی میخواندند، وقتی باد میوزید، وقتی رعد و برق میزد؛ وقتی شعرهای عاشقانه هنوز دلم را میلرزاند و تو هنوز دوستم داشتی و بهار امتداد پیدا میکرد؛ در آغوشت ؛ از زمستان طولانی و سخت گذشتهبودیم و حالا بعد از بهاری پرشور و هیجان به تابستان داغ میرسیم. و عمر ماست که در روزهای عشق در بین فصول تقسیم میشود.
بودنات همیشگی.
ای ماجرایی برای تمام فصول.
اول تابستان۱۴۰۲
می شود که بعد از ده سال از جایی عبور کنم که تغییر کرده ، همان مکان من را می برد به خاطره ای دور، صبح زود یک پنج شنبه که بعدش بهم خوش گذشته لابد.
اما چرا به این ساختمان رفتم و مدارکم را تایید کردم. می خواستم از ایران بروم؟؟؟ فقط دنبال کاری بی هدف بودم ، دنبال چه بودم؟
ماندم.
من هزار بار خواستم بروم اما ماندم. چرا؟
به خاطر هزار و یک دلیل ...
خودم را در آینه دیدم. خسته بودم . از صبح موهایم را دوبار باز کرده بودم و دوگوشی و بافتم. عاشق این تصویر بچگانه از خودمم. بچه ها دوستش دارند و از درون غمگینش چیزی متوجه نمی شوند.
امروز هر خانه ایی رفتم برایم چای و شیرینی آوردند، گفتم از جمعه که مادرشوشو اندازه هایم را گرفت که برایم شلوار بدوزد و اعلام کرد که سایزم از سی و هشت به چهل ارتقا یافته، از خودم ناامید شدم. اگر بخواهم هر ده سال به خودم سایز اضافه کنم که نمی شود. باید کمتر بخورم. اما نشد. الان پیش پای شما یک بستنی مگنوم شکلاتی خوردم. با لذت. بدون توجه به ناسالم خوریم.
من چاق شده ام. می دانم.